Home Blog Page 6

آثاری از اسماعیل مرضایی

0

اثری از اسماعیل مرضایی

معین کمالی:نمایی از رانه مشاهده و نقش هنرمند

0

سخن گفتن به زبان سهل و مردم پسند کاری دشوار است زیرا عقل سلیم مردمان در طرحدان چشمان ناشکیبا و گوش های بی پرسش ودستان نابالغ رشد می یابد و از ملامت و پیش داوری غنی می گردد و بر امتیاز و گمانه کمین دارد…گاهی ادیبان نیز بر این انگاره زینتی می گردند و با تعبد به خدای سخن “تعریف مداری “و فرشته آپولونی منطق کلام به تنسیق جملاتی مبادرت می کنند که جز استبداد سخن چیزی دگر حاصل نمی گردد…استبدادی که با دیوارهای ویرگول و قفل محکم و تمام “نقطه” زندان های ذهن را بنا می نهد و طرحواره های اندیشه را تنگ تر می سازد…مردمان سهل گیر مانند ادیبان سخت گیر مبتلای استبداد اند.اولی بیدادگر گمانه زنی و حریم شکنی روانی ودومی جلاد سخنان غیر عرفی…ادبیات بسیاری از صاحبان اندیشه به سان کلام مردمان سهل مغز در تهاونی آشکار نسبت به رانه وجودی انسان بی رحمانه و فسون گر از تعرض بیمی نمی یابد.زیرا وجود خویش را به سان نرگس حیران (خود شیفتگان)به حقیقتی جهان شمول و ناگزیر تعمیم داده و تبعیت از اندیشه های تکرار پذیر فرهنگنام را امری واجب و لازم اعلام می کند…روزی ویرگول و نقطه های سر خط در محراب کلیسا انحصار یافتند روزی دیگر در کلام مارکسیست ها رژه رفتند تا رقیبان را به عرصه پر خون دیالکیتک فراخوانند و اینک در سازه خوش گذران لیبرالیسم سرمایه داری نقش دارند…این عنوان های لنگرانداز در وجود آدمی تحدیدی (محدودیتی)است تنگ برخواسته از تهدیدی طرد آور و گرسنه ساز…همین است که هنرمند ژرفکار و زندگی ساز در انحصار و استبداد زمانه اش از پیله بی آوازه خویش مفری نمی یابد زیرا همراه اندروید و آیفون او در دسترس نیست و در سرزمین وسیع بی عمق اینستا گرام خانه ای ندارد او رسم زمانه لیبرال را که وسعت آزادی اش تنها به اندازه پشیز دنیای تبادل داده است را نمی شناسد پس محکوم به زوال و گمنامی است.این است تراژدی این تنهایی…

“اینجا دنیای لیبرالیسم است دنیایی که در آن آزاد هستی تا با هر اندیشه ای و هر ابتکار و احیایی وارد شوی و با هر رنگ و لباسی ظاهر گردی اما اگر مطابق میل خدایان سرمایه و کارکرد های سودآور عمل نکنی و اگر با دنیای پر نشانه و مجازی گوشی همراهت همراه نباشی و اگر علم را در مدرسه این قانون گذاران نیاموزی هرگز-هرگز به رویایت نخواهی رسید…اینجا شهربازی پینوکیوست”.

و اما نگرش ها هر یک در هر سو به شکلی نقشی پویا در رسایی خویش فریاد کردند واز کدهای وجودی یکدیگر بی اطلاع گشتند…روزی هگل نتیجه گرا زیبا و بی شرمانه در اعماق ذهن بینای خویش خودآگاهی را در انحصار اثبات و نفی دیگری بازشناخت بی آنکه در آن هنگام رسم رانه پیش رونده از اثبات و نفی را تدقیق کند…رانه بیش از آنکه اثبات گر خویش باشد پیشرویی بی مقصد است اما نه به سان ذهن های بی هنر که نفس انسان را بسوی فنای تهی گشتگی باز می شناسند…رانه خیزش و جریانی مستمر،بی توقف،عاصی،لذت جو و مهار ناپذیر است که در محدوده روان انسان با هیچ حصاری نسبتی نمی یابد مگر در ازدواجی عمیق و عاشقانه…روزگاری فروید نام آن را به استعار لیبیدو نامید که در انجمن تمدن و توتم ها و تابوها محبوس می شود،تغییر نقش و شکل می یابد،منزلت و منصبی دگر می گیرد اما هرگز از ذات رودخانه صفت خویش که پیوسته مواج و جاری است فاصله نمی گیرد و همیشه در پی راهی برای شکستن پیله تنگ خویش است شاید برای پرواز زندگی و شاید هم برای مرگ!
و من دریافتم که نام مستعار لیبیدو و یا هر عنوان دیگری که بر این بندهشن نفسانی انسان نهاده شده تنها نوعی نگرش برخواسته از مشاهدات درونی و بیرونی فیلسوف است که تا اینجا حرف تازه ای نیست اما این امر مشاهده پیوسته در ذات هستی خویش شناخته نشده و تنها به مثابه عملی برای دیدن درست و یا احساس جهت دار به کار گرفته شده است…ما در پیکره تاریخ کمتر به آن رسیدیم که نفس مشاهده همان رانه ای است که تمام اندیشه های “بن نگر”از ذات آن برخواسته پدیده آمده اند…
نیاز میل سیری پذیر ما می باشد که به ضرورت خود را می شناسد و مامنی می جوید…نفس روحانی از افلاطون تا کلیسا و از کلیسا تا کلام مبلغان بن ساخت وجود ما تلقی می گردد و رانده شدن از آن نفس لاهوتی ما را به ناسوت بلا کشانده است…اما هر بن ساختی مگر نه این است که از دستگاه مشاهده ای گذر کرده خواه از لاهوت اکوییناس و خواه از ناسوت نیاز داروینیسم! اما اگر “مشاهده “روش یا عملی برای اکتشاف و انتتاج امور بود باید مانند هر وسیله دیگری در جایی به کار آید و در جایی دیگر استراحت کند…ولی براستی جایی هست که روح مشاهده در آن جریان نداشته باشد؟هر کسی از ظن خویش هر چند در تلاطمات زندگی اش و هر چند در تمرکز علمی یار جهان می گردد…اما رانه مشاهده بی امان و بی حصار یا به گشادن تعاریف خویش روی می نهد و یا به شکستن عنوان هایش…کدهای وجودی هر انسانی که منحصر و یگانه اند و صاحبان اصیل رانه مشاهده در جغرافیای تنگ انگاره های “کلان نظام ” مانند سنت ها و عرف ها به انحرافی پردردسر و رنج آسا مبتلا می گردند و به جای پیشروی رانه وجود یکتای خویش به تسلیم ترسای عنوان های نظامند وادار می شوند و اولین گام احساس درد بیگانگی و در دومین قدم احساس ترس و حقارت و طرد شدگی و در گام های بعدی ساختن خیالهای شدن،شدن و شدن، بی آنکه هستی خویش را عزت دهد می رود تا توصیف هگل دانا را مبنی بر اثبات و نفی دیگری و خویش برخویش سازد و مانند مورچگانی انبوه بر دانه ای کوچک زخمی زند و نان و نامی بیابد…نیچه گفت:بشو هر آنچه که هستی و رفت و دیگر کسی سراغی از او نگرفت تا روزی که هنرپردازان و آدمیانی برخواستند و گفتند می خواهیم بشکنیم و آزاد باشیم!اما چه چیز را؟
نمی دانیم تنها می خواهیم لخت و سرگردان ساز بزنیم و نقاشی های نفس آرا را نابود کنیم! و گفتند این همان “خود بودن” است! باز شاهد استبداد دیگری بودیم که نیاز را به جای رانه شناخت و عقده هایش را حقیقت هستی اش یافت…اینان کسانی هستند که مانند قرون وسطی و تعلیم دهندگان حقیقت مسلم از حریم کدهای وجودی مشاهده هیچ ندانسته اند و با شکست الگوهای استبدادی چارچوب مدار به استبدادی به نام آزادی خواهی را پدید آوردند که رانه را سرگردان و بی نوا به رانده بزرگ هستی تبدیل کند رانده ای که هرگز از ذات جاری خویش گریزی نمی جوید و جز اشتغال افکار نامتجانس و همه چیز خواه -هیچ چیز خواه محصول دیگری طلب نمی کند…
هنرمندان،ای بانیان فرهنگ و اندیشه از یاد مبرید که آنچه در انتظار آزادی است رانه محبوس و گریان بشر امروزی است که در زندان مدرسه و دانشگاه،محبس سنت و فرهنگ بی انعطاف،گردش کور لیبرالیسم کارکردگرا در تمنای بازگشت حریم روانی افراد است تا رسم دیگری برپا گردد…

هر متنی با سه نقطه پایان می گیرد نه با یک نقطه،استبداد هر متنی اینگونه پایان می پذیرد…

اسماعیل مرضایی و معین کمالی …گفتمان درباره روانکاوی نقاشی

0

کمالی:
از آنجاییکه بحث درباره گفتار و شاید بیشتر گفتار روانکاوانه نقاشی است و ظاهرا نقاشی در اولین رویکرد به ساحت چشم تعلق دارد برای پیشبرد این گفتمان، سوال دریدا درباره نامه سزان به امیل برنارد که کنش گفتاری چگونه می تواند ساحت بصر را به بیان حقیقتش فرا بخواند برای من تامل برانگیز است و بازپرسش حقیقت نقاشی چیست را پیش رو می گذارد.اگر من بخواهم با هنرمندی مانند اسماعیل مرضایی درباره حقیقت نقاشی در ساحت گفتار وارد شوم این فرآیند چگونه پیش خواهد رفت؟

مرضایی:
من نقاشی را آنطور که درونم به من حکم می کند قلبا و روحا،اصلا ورای سبک هایی که هستند،کار می کنم.البته نه از طریق واقع گرایی یا رئالیسم بلکه آنچه را که ذهنا دوست می دارم و حس می کنم می خواهم به آن نزدیک شوم و روی بوم پیاده کنم.شما از پل سزان گفتید و برای من جالب بود که ایشان همه چیز را به شکل هندسی می دید و ابتدا به ساکن او را می توان بنیان گذار سبک کوبیسم دانست،همه کارهای او حالتی کوب شدن و هندسی شدن دارد.حتی آثار طبیعت او ورای واقع گرایی اش همه حالتهای هندسی دارند و کسانی مانند پیکاسو از او تاثیر گرفته اند.البته اینها همه ایسم هایی هستند که بعدا روی آثار گذاشتند. هر هنرمندی باید آنچه که ذهنی و درونی خودش هست را بتواند روی بوم بیاورد و اگرنه در این زمانه کسی با دوربین عکاسی و موبایل تصاویری را در طبیعت می گیرد و راحت از روی آن نقاشی می کند. به نظر من این همان عکاسی است و ربطی به هنر نقاشی ندارد و چیزی را به بیننده اضافه نمی کند،بیننده باید چیزی ورای این واقعیت های ملموس ظاهری را مشاهده کند

کمالی:
گفتار روانکاوی از همین جا آغاز می شود.یعنی آنچه که بیان درونیات و یا به قولی احکام قلب هنرمند است.هنرمند با ارجاع به تداعی های بیشمار درونیات خویش با شهامت و دلیری منحصر به فردی پیش می تازد و از تقلید و روزمرگی به فعل و انفعالات ناخودآگاه راه می یابد تا با ترسیمی ورای تعاریف متدوال وارد میدان زیستن شود.لکان درباره مارگریت دوراس می گوید:حتی اگر مارگریت دوراس از زبان خود به من بگوید که هیچ نمی داند که لال(شخصیت یک رمان) چطور به ذهنش خطور کرده،”تنها امتیازی را که یک روانکاو حق دارد از منزلت خویش دریافت کند این است که به خاطر بیاورد که هنرمند همیشه از او جلوتر است.”در واقع هنرمند از مواجه شدن با ناخودآگاه خود هراسی ندارد و مانند انسان های روزمره با سازوکارهای دفاعی ایگو خود را فریب نمی دهد و تن به تقلید و همرنگی نمی دهد.نقشی که روانکاو برای خود در نظر دارد همگامی با جریان رانه درونی در آمیخته با سمپتوم هاست (نشانگان روانی)یعنی به روایتی دیگر حرکت کردن پشت سر کسانی که شجاعانه این کار را می کنند همان هنرمندان

مرضایی:
اگر قرار باشد که هنرمند مانند گذشتگان کار کند فایده ای ندارد.من نمی گویم که من خودم به این حالت رسیده ام اما همه سعی من این بوده که مشابه دیگران کار نکنم.دوست داشتم کاری کنم که منحصر به فرد باشد.تا حتی بسیاری از کارهای من که از دید دیگران رئال به نظر می رسد نوعی تغییر و تحولات در آن ایجاد شده که غیر از واقعیت صوری و ظاهری است.اگر می بینید که این روزها من کمتر کاری کرده ام به این خاطر بوده که تراوشات ذهنی و درونی برایم کمتر مهیا شده.اگر چیزی به ذهنم خطور کند یا مشاهده ای صورت بگیرد باید روزها و شاید ما ه ها روی آن کار کنم تا بتوانم آن را به عنوان یک کار بازسازی کنم و آنطور که دلم می خواهد در بیارم.تا حتی اگر با طبیعتی مستقیم روبرو شوم که احساس می کنم باید آن را نقاشی کنم بازهم گرایشات ذهنی منحصر به خودم هست که با آن به شیوه خاصی مواجه می شوم.برایم مثل عکاسی نیست که آنچه ثبت کردم را مستقیما پیاده کنم.امیدوارم توانسته باشم که این تعهد را حفظ کرده باشم

کمالی:
به نظر می رسد که رابطه تنگاتنگی میان آفرینندگی،زایش هنری و مهیا بودن وضعیت رها سازی تراوشات درونی وجود دارد.البته اگر این تراوشات را تخلیه هیجانی تلقی نکنیم بلکه نوعی مواجه شدن با نشانگان روانی بدانیم.به جای فاصله گرفتن از ترس ها و کابوس ها به استقبال آنها رفته و تاثیر و تاثرات آنها را دریابیم

مرضایی:
من خواب هایم و تا حتی کابوس هایم رو موثر می دانم.من خواب زیاد می بینم،اینقدر خواب می بینم که اصلا سیر من از دنیا شکل دیگری می شود.من بسیاری از کارهایم را مدیون همین خوابها هستم که درون ناخودآگاه را نشان می دهد

کمالی:
این تاثیر در بسیاری از کارهای شما که به نام به آنها سوررئال می گوییم احساس می شود.هنگامیکه فروید رویا و واپسرانی را مطرح کرد نقش فهم از ترکیب بندیها در ذهن دگرگون گشت و دال های بی مدلول یا دال های گمگشته مدلول به صحنه هنر ورود چشمگیری پیدا کردند کسانی مانند آندره برتون مستقیما از این تاثیرات بهره بردند.کسانی مثل دالی و یا مگریت در نقاشی و کسی مانند بونوئل در سینما این “دال های رویا مانند بی مدلول “را به تصویر کشیدند.اینبار هنر بی پرواتر از گذشته نقش ناخودآگاه را به رخ می کشید

مرضایی:
سورئالیسم! به نظرم تنها نقاشی هست که می تواند بیان کننده چنین حالاتی باشد و نه گفتار درباره سورئالیسم.جالبه که خود سالوادور دالی هم از طرف سورئالیست ها متهم میشود به سورئال نبودن.گاهی که نقاشی های دالی و یا مگریت رو می بینم سعی می کنم که تسخیر نشوم چون “فضای سورئالیسم “خیلی درونی و شخصی است

کمالی:
به قول مگریت این یک چپق واقعی نیست! به هر حال ظاهرا شکاف گفتار و تصویر همچنان پار برجاست…

Welcome to Flatsome

0

Welcome to WordPress. This is your first post. Edit or delete it, then start blogging!

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetuer adipiscing elit, sed diam nonummy nibh euismod tincidunt ut laoreet dolore magna aliquam erat volutpat.

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetuer adipiscing elit, sed diam nonummy nibh euismod tincidunt ut laoreet dolore magna aliquam erat volutpat.

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetuer adipiscing elit, sed diam nonummy nibh euismod tincidunt ut laoreet dolore magna aliquam erat volutpat.Lorem ipsum dolor sit amet, consectetuer adipiscing elit, sed diam nonummy nibh euismod tincidunt ut laoreet dolore magna aliquam erat volutpat.

Just another post with A Gallery

0

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipiscing elit. In sed vulputate massa. Fusce ante magna, iaculis ut purus ut, facilisis ultrices nibh. Quisque commodo nunc eget tortor dapibus, et tristique magna convallis. Phasellus egestas nunc eu venenatis vehicula. Phasellus et magna nulla. Proin ante nunc, mollis a lectus ac, volutpat placerat ante. Vestibulum sit amet magna sit amet nunc faucibus mollis. Aliquam vel lacinia purus, id tristique ipsum. Quisque vitae nibh ut libero vulputate ornare quis in risus. Nam sodales justo orci, a bibendum risus tincidunt id. Etiam hendrerit, metus in volutpat tempus, neque libero viverra lorem, ac tristique orci augue eu metus. Aenean elementum nisi vitae justo adipiscing gravida sit amet et risus. Suspendisse dapibus elementum quam, vel semper mi tempus ac.

A Simple Blog Post

0

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetuer adipiscing elit, sed diam nonummy nibh euismod tincidunt ut laoreet dolore magna aliquam erat volutpat.Typi non habent claritatem insitam; est usus legentis in iis qui facit eorum claritatem. Investigationes demonstraverunt lectores legere me lius quod ii legunt saepius. Claritas est etiam processus dynamicus

Typi non habent claritatem insitam; est usus legentis in iis qui facit eorum claritatem. Investigationes demonstraverunt lectores legere me lius quod ii legunt saepius. Claritas est etiam processus dynamicus

A Video Blog Post

0

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipiscing elit. In sed vulputate massa. Fusce ante magna, iaculis ut purus ut, facilisis ultrices nibh. Quisque commodo nunc eget tortor dapibus, et tristique magna convallis. Phasellus egestas nunc eu venenatis vehicula. Phasellus et magna nulla. Proin ante nunc, mollis a lectus ac, volutpat placerat ante. Vestibulum sit amet magna sit amet nunc faucibus mollis. Aliquam vel lacinia purus, id tristique ipsum. Quisque vitae nibh ut libero vulputate ornare quis in risus. Nam sodales justo orci, a bibendum risus tincidunt id. Etiam hendrerit, metus in volutpat tempus.

Neque libero viverra lorem, ac tristique orci augue eu metus. Aenean elementum nisi vitae justo adipiscing gravida sit amet et risus. Suspendisse dapibus elementum quam, vel semper mi tempus ac.

Just a cool blog post with Images

0

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipiscing elit. In sed vulputate massa. Fusce ante magna, iaculis ut purus ut, facilisis ultrices nibh. Quisque commodo nunc eget tortor dapibus, et tristique magna convallis. Phasellus egestas nunc eu venenatis vehicula. Phasellus et magna nulla. Proin ante nunc, mollis a lectus ac, volutpat placerat ante. Vestibulum sit amet magna sit amet nunc faucibus mollis. Aliquam vel lacinia purus, id tristique ipsum. Quisque vitae nibh ut libero vulputate ornare quis in risus. Nam sodales justo orci, a bibendum risus tincidunt id. Etiam hendrerit, metus in volutpat tempus, neque libero viverra lorem, ac tristique orci augue eu metus. Aenean elementum nisi vitae justo adipiscing gravida sit amet et risus. Suspendisse dapibus elementum quam, vel semper mi tempus ac.

Nam at nisi risus. Proin pretium, dolor vel venenatis suscipit, dui nunc tincidunt lectus, ac placerat felis dui in justo. Aliquam orci velit, facilisis in facilisis non, scelerisque in massa. Integer scelerisque odio nec eros sodales laoreet. Sed sed odio tellus. In tristique felis ac facilisis tempor. Nunc non enim in dolor congue pulvinar sed sed nisi. Mauris viverra convallis feugiat. Nam at mauris laoreet, dictum leo at, tristique mi. Aenean pellentesque justo vel diam elementum iaculis. Nam lobortis cursus vestibulum. Nulla feugiat mauris felis, auctor pretium dui euismod in.

Vestibulum et enim vitae lectus malesuada aliquam vitae non mi. Suspendisse tellus eros, ultricies nec lorem feugiat, pharetra auctor dui. Suspendisse placerat neque leo, nec commodo eros ultrices vel. Fusce elit libero, aliquam quis libero non, consectetur accumsan est. Proin tempus mauris id cursus posuere. Sed et rutrum felis, vel aliquet ante. Interdum et malesuada fames ac ante ipsum primis in faucibus. Pellentesque neque tellus, condimentum non eros non, consectetur auctor lacus. Curabitur malesuada odio eget elit egestas porttitor.

Another post with A Gallery

0

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipiscing elit. In sed vulputate massa. Fusce ante magna, iaculis ut purus ut, facilisis ultrices nibh. Quisque commodo nunc eget tortor dapibus, et tristique magna convallis. Phasellus egestas nunc eu venenatis vehicula. Phasellus et magna nulla. Proin ante nunc, mollis a lectus ac, volutpat placerat ante. Vestibulum sit amet magna sit amet nunc faucibus mollis. Aliquam vel lacinia purus, id tristique ipsum. Quisque vitae nibh ut libero vulputate ornare quis in risus. Nam sodales justo orci, a bibendum risus tincidunt id. Etiam hendrerit, metus in volutpat tempus, neque libero viverra lorem, ac tristique orci augue eu metus. Aenean elementum nisi vitae justo adipiscing gravida sit amet et risus. Suspendisse dapibus elementum quam, vel semper mi tempus ac.

Nam at nisi risus. Proin pretium, dolor vel venenatis suscipit, dui nunc tincidunt lectus, ac placerat felis dui in justo. Aliquam orci velit, facilisis in facilisis non, scelerisque in massa. Integer scelerisque odio nec eros sodales laoreet. Sed sed odio tellus. In tristique felis ac facilisis tempor. Nunc non enim in dolor congue pulvinar sed sed nisi. Mauris viverra convallis feugiat. Nam at mauris laoreet, dictum leo at, tristique mi. Aenean pellentesque justo vel diam elementum iaculis. Nam lobortis cursus vestibulum. Nulla feugiat mauris felis, auctor pretium dui euismod in.

Vestibulum et enim vitae lectus malesuada aliquam vitae non mi. Suspendisse tellus eros, ultricies nec lorem feugiat, pharetra auctor dui. Suspendisse placerat neque leo, nec commodo eros ultrices vel. Fusce elit libero, aliquam quis libero non, consectetur accumsan est. Proin tempus mauris id cursus posuere. Sed et rutrum felis, vel aliquet ante. Interdum et malesuada fames ac ante ipsum primis in faucibus. Pellentesque neque tellus, condimentum non eros non, consectetur auctor lacus. Curabitur malesuada odio eget elit egestas porttitor.

New Client Landed

0

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetuer adipiscing elit, sed diam nonummy nibh euismod tincidunt ut laoreet dolore magna aliquam erat volutpat. Ut wisi enim ad minim veniam, quis nostrud exerci tation ullamcorper suscipit lobortis nisl ut aliquip ex ea commodo consequat.

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetuer adipiscing elit, sed diam nonummy nibh euismod tincidunt ut laoreet dolore magna aliquam erat volutpat. Ut wisi enim ad minim veniam, quis nostrud exerci tation ullamcorper suscipit lobortis nisl ut aliquip ex ea commodo consequat.